یکصد و بیست و یکمین کلیپ کوتاه هفتگی حاج ماموستا ملاقادر قادری منتشر گردید.

متن فارسی و ترجمه شده این کلیپ در ادامه آمده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام‌جمعه پاوه؛ یکصد و بیست و یکمین کلیپ کوتاه هفتگی حاج ماموستا ملا قادر قادری با موضوع "نسبت به وظیفۀ خود غافل نباشیم"  در مورخ  ۱۸/۰۲/۱۴۰۳ منتشر گردید.

الحمدلله ثم الصلوة علی رسول‌الله و علی آله وصحبه و من والاه و لاحول و لا قوة الا بالله

السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

برادران محترم و خواهران عزیز و دلسوزان دین و محبان رسول‌الله (ص)؛ سلام خداوند متعال بر شما باد. از پروردگار متعال برای همۀ شما و تمامی علاقمندان و دلسوزان دین عزت و سربلندی و سلامتی و سعادت و توفیق هر دو دنیا را خواستارم.

عزیزان من؛ بحثی را که امروز آماده کرده‌ام که در چند دقیقه به عرض برسانم، موضعی است تحت عنوان :  نسبت به وظیفۀ خود غافل نباشیم.

غفلت و بی‌خبری برای اهل ایمان و بخصوص برای رهبران دین و علمای اسلام یک مصیبت بزرگ و یک محنت عظمی است. خداوند متعال پیامبران بزرگوار از حضرت آدم تا حضرت خاتم را برای بیداری افراد جامعه و آگاهی دادن به انسان‌ها مأمور کرده و فرستاده است.

حضرت رحمة‌للعالمین پیامبر عزیز ما می‌فرماید: «رَحِمَ اللهُ إِمرَأً عَرَفَ زَمانَهُ» رحمت خداوند بر کسانی باد که زمانه‌شناس و آگاه و هوشیار هستند.

حضرت علی (رض) جمله‌ای دارد که خیلی مهم است، می‌فرماید: هر انسانی که روی این زمین آمد، وظیفه دارد از خود سه سؤال بپرسد: «مِنْ أَینَ جِئنا، لِماذا جِئنا و إلیٰ أینَ؟» (چرا خلق شده‌ایم؟ برای چه آمده‌ایم و مأموریت ما چیست؟ و در آخر به کجا می‌رویم و نهایت ما کجاست؟) آیا با مرگ فنا و نابود می‌شویم؟ خیر؛ پس این سه سؤال خیلی مهم‌اند.

خداوند بزرگ و متعال در آیۀ ۲۰۵ سورۀ مبارکۀ اعراف بعد از تجلیل و تکریم از رسول‌الله (ص) به ایشان می‌فرماید: «وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ» ای محمد هوشیار باش دچار غفلت نشوی؛ مگر پیامبر اهل غفلت است و غافل می‌شود؟ خیر بلکه این دستور به ماست که غافل نباشیم.

مطلب دوم در این رابطه از کلام حضرت علی (ع) است، این بزرگوار می‌فرماید: «أَلغافِلُ کالبَهیمةُ المَربوطَةِ هَمُّها عَلَفُها» انسان غافل در دنیا مانند حیوانی بسته و محصور است که تنها هم‌وغم وی گیاه و علف است و کار دیگری ندارد الا مگر آنکه سر وقت به وی آب‌وعلف بدهند.

انسان غافل از دین و خدا و قیامت هم مانند آن حیوان است و تنها هم‌وغمش خوردن و خوابیدن است.

امام مالک امام دارالهجره جملۀ زیبایی دارد و می‌فرماید: «إنَّ مِنْ شیوخي مَنِ استُسقيَ بِهِمُ المَطر و لٰکِن لا أقْبَلُ حدیثَهم لِغَفلَتِهِم وَ انخداعِهِم بِاالنّاس» بعضی از اساتید من به حدی مبارک‌اند، اگر باران نبارد می‌شود از خداوند بخواهیم به خاطر آنان باران بباراند؛ ولی من سخن آنان را نمی‌پذیرم و زیاد برای آن‌ها حساب باز نمی‌کنم چون نسبت به اطراف خود ناآگاه و از اوضاع بی‌خبرند و به‌جای آنکه آنان به مردم خط دهند این مردم هستند که به آنان خط می‌دهند.

پس حقیقتاً ما هم امروز در جامعه گرفتار جمعی از روحانیون هستیم؛ روحانی داریم انسانی محترم و اهل دین و صاحب علم و سواد است اما از اوضاع دنیا هیچ خبری ندارد و تنها هدف و کارش این است که مردم در مسجد از او راضی باشند و به او خط بدهند درحالی‌که باید او رهبر و خط دهنده به مردم باشد.

پس برادران محترم و خواهران عزیز و دلسوزان دین؛ ما در عصری زندگی می‌کنیم دشمنان خدا و رسول و قرآن و پیامبر اسلام (ص) با فضاهای مجازی ما را محاصره کرده‌اند و هرکدام از اعضای خانوادۀ ما موبایلی در دست دارند و انواع برنامه‌های مخرب را می‌بیند درحالی‌که فضای مجازی برنامه‌های خوب هم دارد اما چون آمادگی فکری نداریم بیشتر از برنامه‌های مبتذل استفاده می‌کنیم.

فضای مجازی بین ما و خالق فاصله ایجاد کرده است؛ لازم است جوانان ما بیدار شوند.

در خبرها شنیدم که ترامپ رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه سابق آمریکا در جریان تبلیغات انتخاباتی در چند ایالت بزرگ آمریکا جلوتر از بایدن رئیس‌جمهور دموکرات فعلی بود؛ سؤال کردند چرا ترامپ موفق‌تر بوده است؟ گفتند: جوانان حزب دموکرات از اینکه بایدن به مردم فلسطین ظلم کرده است، ناراحت­اند و حاضر نیستند یک بار دیگر به او رأی بدهند و به همین دلیل ترامپ از او جلو افتاده است.

این موضوع خیلی مهم است که جوانان آمریکا دغدغۀ فلسطین را دارند اما بسیاری از جوانان ما وقتی دهان باز می‌کنند حماس را شروع کنندۀ جنگ معرفی می‌کنند و اسرائیل را در دفاع از خود ذی حق می‌دانند و دوست دارند حماس و دین و قرآن شکست بخورند این جای تأسف است.

 به‌عنوان آخرین مطلب در این قسمت به جوانان هورامان عرض می‌کنم؛ جوانان عزیز: هورامان جای عرفان و ادب و شعر و انسان‌های بزرگ بوده است. این شعر ماموستا حسن دزلی را برایتان می‌خوانم که آن را وقتی سروده حاکم حلبچه فردی انگلیسی بوده و گفت است: کسی را می‌خواهم که به‌عنوان مشاور با من کار کند.

ماموستا حسن دزلی به حلبچه می‌رود، می‌بیند سگی در کنار حاکم حلبچه ایستاده است و حاکم با آن بازی می‌کند سرش را تکان می‌دهد و با خود می‌گوید: «الطیبات للطیبین الخبیثات للخبیثین» من چگونه نوکری کسی را می‌پذیرم که دوست سگ است؟ در یک بیت شعر آورده است؛

من هه لوی لووتکه ی به رزی دالانیم ... هه رگیز وه ک قالاو ناکه ومه چینه

من در هورامان زاده شده‌ام. کوه‌هایش پیام سربلندی و ایستادگی را با خود دارند. من قرآن در سینه دارم چگونه مثل کلاغ برای انگلیسی‌ها چینه و بازی می‌کنم؟

جوانان عزیز برای دشمن چینه و رقص نکنید و این شعر را برای خود تکرار کنید

من هه لوی لووتکه ی به رزی دالانیم ... هه رگیز وه ک قالاو ناکه ومه چینه

رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ

والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

این مطلب را به اشتراک بگذارید

نوشتن دیدگاه

نام

تصویر امنیتی جدید